جستجو
-
۲تصویر
کارت تبریک نوروز
گزیده متن: «برادر با جان برابرم قربانت گردم، دو سال است به تبریز مراجعت نمودهاید، خدا لعنت کند مادر پدر سوخته اعظمالملوک را که [ناخوانا] را از من رنجاند. ولی بدانید که من هم تلافی نمودم هشت ماه است طلاق داده از خانه بیرون کردم و اگر چه مرا [ناخوانا] به خاک سیاه نشاند ولی فعلا نفسی براحت میکشم. خیال دارم که گرفتاریهایی که برای من یادگار گذاشته بلکه انشالله رفع نموده، افخم خان را با مادرش برداشته تبریز بیایم. عجالة بوسیله این کارت از دور روی ماهت را میبوسم. خواهش دارم عرض بندگی مرا خدمت حضرت علیه والده معظمه با تبریک عید [ناخوانا] نمایید. خدمت جناب دکتر تقی خان و همشیرههای عزیزم سلام مرا...
-
۱تصویر
عریضه همسر حیدر خان به شجاع الدوله، ۱۳۳۲ ق
عریضه همسر حیدر خان سرابی به شجاع الدوله و شکایت از حیدر خان که هشت سال قبل با او ازدواج کرده ولی هفت سال است به سراب رفته و نه خودش میاید و نه مخارج میدهد، این که چند ماه قبل نیز در همین مورد عریضه داده و با وجود دستور شجاع الدوله به حاجی امیر تومان سرابی هنوز هیچ اقدامی نشده است. از شجاع الدوله می خواهد که مقرر فرماید یا حیدرخان او را به سراب ببرد، یا کسوه و نفقه هفت ساله اش را بدهد، و یا او را طلاق بدهد. در حاشیه، شجاع الدوله به اسمعیل خان امیرتومان دستور داده تا دو روز دیگر آسایش این زن را برقرار کند.
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر
نامه منتصر لشکر خطاب به معتمدالسلطان نور چشمی عمید لشکر [میرزا ابوتراب]؛ درباره تصمیم عمید لشکر و والده برای سفر مشهد به قصد زیارت و به هزینه عظمت خانم؛ هشدار درباره سختی راه و خرج زیاد هشدار، و خطاب به والده از تصمیم خرج پول عظمت خانم در شرایطی که بچهاش را از دستش گرفتهاند و به خانه پدر فرستادهاند انتقاد کرده است؛ درباره مواجب مخاطب؛ سفارش از عمید لشکر برای سرکشی به خانه و مراقبت از درس میرزا محمود خان و نوشتن از احوال معصومه سلطان و رقیه سلطان.
-
۱تصویر
قرار بعد از طلاق خدیجه بگم خانم، ۱۳۲۴ ق
قرارداد میان علویه خدیجه بگم خانم، دختر حاجی سید علی خویی، با همسرش، حاجی احمد خویی، مبنی بر این که بعد از طلاق و تمام شدن عدهاش تا زمان رفتن به خوی در خانه حاجی احمد بماند و هر ماه مبلغ یازده تومان قران جدید از بابت خرج و مصارف یا کرایه خانه به حاجی احمد بدهد. همچنین بابت استفاده از لباس چیت، شال حریر، اسباب طلا، هر ماه شش هزار دینار با پول توتون پرداخت کند. وقت رفتن به خوی، خدیجه بگم خانم باید تمام لباسها و اسباب طلاها را با اجرت هر قدر که باشد از قرار ماهی پانزده تومان حساب کرده پرداخت کند.
-
۱تصویر
درباره رابطه خانم تاج و سید کریم، ۱۳۴۴ ق
نامه درباره سید کریم که بدون مجوز قانونی خانم تاج، دختر رضاخان شجاع لشکر و همسر میرزا حبیب الله منتخب دفتر، را با قرطاس جعلی مطلقه جلوه داده و شبانه از قصبه امیرآباد فراری داده از بیراهه به تبریز میبرد. پس از متظلم شدن میرزا حبیب الله، سید کریم از علاقجات خانم تاج مبلغی به دو نفر ملا نما داده مبلغی به مقامات دیگر میدهد و در مقابل دادن قریه نوده و قریه آلمان دشت، که متعلق به خانم تاج بوده، به شوهرش میرزا حبیب از او به قوه جبریه طلاق میگیرد. بعد معلوم می شود خانم تاج هر دو قریه را قبلاً به شخص دیگری فروخته بوده، همچنین خانم تاج چهار ماه قبل از طلاق غیر شرعی از سید کریم حامله به زنای محصنه...